سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خدمت گزار خلق

 

 ●دستورات قرآنی، در زمینه 'خدمت به مردم'جمعه 87 بهمن 25 - ساعت 8:36 عصر

نویسنده: فریبا توکلی

دستورات قرآنی‌، در زمینه "خدمت به مردم‌"

با توجه به مفهوم "نهضت خدمت‌رسانی‌" و خدمت به مردم‌، که عام بوده و هم خدمت رسانی از جانب مسئولان و کارگزاران حکومتی را شامل شده و هم خدمت رسانی اقشار مردم نسبت به یکدیگر را، چند مطلب قابل ذکر است‌:
1. "خدمت‌"، تنها در حوزه خدمات اقتصادی‌، صنعتی و یا خدمات اجتماعی به مردم‌، خلاصه نمی‌شود، بلکه این واژه‌، خدمات فرهنگی‌، تربیتی و نظامی یا انتظامی و حتی خدمات قضائی را نیز شامل می‌گردد.
بنابر این‌، می‌توان گفت‌: قرآن کریم‌، بزرگ‌ترین خدمت را همان خدمت فرهنگی انبیأ الهی به مردم می‌شمارد، پیامبرانی که هر یک در راه هدایت مردم به سوی حق از هیچ چیز دریغ نکرده و تمامی آزارها را تحمل نموده و تا پای جان‌، برای "اقامه دین‌" الهی ایستادند. بزرگ‌ترین خدمت آنان‌، همان "تزکیه و تعلیم‌" انسان‌ها و هدایت آنان از تاریکی جهان و کفر به سوی نور بوده‌، خداوند می‌فرماید: "او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان بر انگیخت که آیاتش را بر آن‌ها می‌خواند و آن‌ها را تزکیه کرده و به آنان کتاب ]قرآن‌[ و حکمت می‌آموزد، هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند." (جمعه‌، 2)(ملاحظه کنید بقره‌، 129 و 151.)
در همین راستا، یکی دیگر از خدمات سیاسی‌، فرهنگی آنان‌، آزادی انسان‌ها، از بند اسارت بوده‌; می‌فرماید: "ویَضَع‌ُ عَنهُم اِصرَهُم والاَغلـَل‌َ الَّتی کانَت عَلَیهِم‌; (اعراف‌، 157) و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که به آن‌ها بود ]از دوش و گردن‌شان‌[ بر می‌دارد."(ر. ک‌: تفسیر موضوعی‌، پیام قرآن‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 7، ص 25، نشر مطبوعاتی هدف‌.)
2. افزون بر مطلب فوق‌، در مورد "خدمت به مردم‌" در قرآن کریم‌، به چند دسته از آیات می‌توان اشاره کرد:
الف‌) آیه تعاون‌; می‌فرماید: "وتَعاونوا عَلَی البِرِّ والتَّقوی‌َ ولا تَعاونوا عَلَی الاِثم‌ِ والعُدوَن‌ِ; (مائده‌، 2) ]و همواره‌[ در راه نیکی و پرهیزکاری با هم تعاون کنید و ]هرگز[ در راه گناه و تعدّی‌، هم کار یک دیگر نباشید."
روشن است که خدمت به مردم‌، نوعی تعاون و هم کاری با آنان در رفع مشکلات آن‌ها است‌.
ب‌) آیه احسان‌; می‌فرماید: "واَحسِنوا اِن‌َّ اللّه‌َ یُحِب‌ُّ المُحسِنین‌; (بقره‌، 195) و نیکی کنید که خداوند، نیکوکاران را دوست دارد."
]ملاحظه کنید: (اسرأ، 7); (یونس‌، 26); (قصص‌، 77)[ روشن است که خدمت کردن به مردم‌، یکی از مصادیق "نیکی کردن به آنها است‌"
ج‌) آیة انفاق‌; خداوند، در آیات بسیاری سفارش به این امر می‌فرماید و یکی از اوصاف پرهیزکاران را انفاق در حال توانگری و تنگدستی معرفی کرده می‌فرماید: "بهشتی که وسعت آن آسمان‌ها و زمین است‌، برای پرهیزکاران آماده شده است # همان‌ها که در توانگری و تنگدستی‌، انفاق می‌کنند." (آل عمران‌، 133 و 134) هر چند انفاق‌، دارای اقسام و درجه‌های مختلفی است‌، که یک نوع آن صدقه‌، زکات و خمس است‌، که از نوع انفاق مالی است و نوع دیگر انفاق جان و یا انفاق وقت می‌باشد، به هر جهت انفاق و رسیدگی به محرومان و مساکین‌، یکی از بزرگ‌ترین خدمت اجتماعی به مردم است‌. ]ملاحظه کنید: (بقره‌، 267); (توبه‌، 103); (ذاریات‌، 19).[
د) آیة اطعام‌; قرآن کریم‌، یکی از عوامل مهم‌ّ عبور از گردنه دشوار قیامت را "اطعام دادن‌" شمرده می‌فرماید: "و تو نمی‌دانی آن گردنه چیست‌! آزاد کردن برده‌ای # یا غذا دادن در روز گرسنگی # یتیمی از خویشاوندان # یا مستمندی خاک نشین را." (بلد، 12 ـ 16) و در مقابل‌، اطعام نکردن و عدم رسیدگی به مستمندان را یکی از عوامل رفتن به جهنم محسوب فرموده‌.]ملاحظه کنید: (مدثّر، 42 ـ 44).[
"
û
) آیة قرض الحسنه‌; خداوند قرض الحسنه به مردم را قرض به خود قلمداد کرده و می‌فرماید: "مَن ذَا الَّذی یُقرِض‌ُ اللّه‌َ قَرضـًا حَسَنـًا فَیُضـَعِفَه‌ُ لَه‌ُ اَضعافـًا کَثیرَة‌ً; (بقره‌، 249) کیست که به خدا "قرض الحسنه‌ای‌" دهد، (و از اموالی که خدا به او بخشیده‌، انفاق کند) تا آن را برای او، چندین برابر کند؟
و) امر به معروف و نهی از منکر; یکی دیگر از مصادیق خدمت فرهنگی تربیتی‌، به مردم را می‌توان این مورد شمرد; زیرا افزون بر جلوگیری فساد و فحشا و اعمال زشت در میان جامعه‌، یک نوع آرامش و امنیّت اجتماعی را، برای مردم به ارمغان می‌آورد; خداوند می‌فرماید: "کُنتُم خَیرَ اُمَّة‌ٍ اُخرِجَت لِلنّاس‌ِ تَأمُرون‌َ بِالمَعروف‌ِ وتَنهَون‌َ عَن‌ِ المُنکَرِ وتُؤمِنون‌َ بِاللّه‌ِ; (آل عمران‌، 110) شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده‌اید; ]چه این که‌[ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از کار ناپسند باز می‌دارید و به خدا ایمان دارید." که این در واقع یک وظیفه عمومی تمام اقشار جامعه می‌باشد و از طرفی از شئون و وظایف حکومت اسلامی و کارگزاران آن است‌، در مواردی که نیاز به شدت عمل دارد.(ر. ک‌: تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 3، ص 35، دارالکتب الاسلامیة‌.)
م‌) آیة ایثار: خداوند در مدح انصار چنین می‌فرماید: "آنان کسانی را که به سوی‌شان هجرت کنند درست دارند و دل خود نیازی به آن چه که مهاجرین داده شده احساس نمی‌کنند و آن‌ها را بر خود مقدم می‌دارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند.(حشر،9)
3. در قرآن مجید، آیاتی بیانگر این معنا است که برخی از انبیأ:، افزون بر وظیفه تبلیغی و خدمت هدایتگری مردم‌، خدمات دیگری نیز داشته‌اند، که بخشی از آن عبارت است‌:
الف‌) زره سازی حضرت داوود7; می‌فرماید: "وعَلَّمنـَه‌ُ صَنعَة‌َ لَبوس‌ٍ لَکُم لِتُحصِنَکُم مِن بَأسِکُم فَهَل اَنتُم شـَکِرون‌; (انبیأ، 80) و ساختن زره را به خاطر شما به او تعلیم دادیم‌، تا شما را در چنگ‌هایتان حفظ کند، آیا شکر گزار (این نعمت‌های خدا) هستید؟"
ب‌) خزانه داری حضرت یوسف‌; می‌فرماید: "(یوسف‌) گفت‌: "مرا سرپرست خزاین سرزمین (مصر) قرار ده‌، که نگهدارنده و آگاهم‌." و این گونه ما به یوسف در سرزمین (مصر) قدرت دادیم‌." (یوسف‌، 55 ـ 56) حضرت‌یوسف‌، در جریان کمک به مردم و مدیریت بحران اقتصادی شدیدی که کشور مصر را تحدید می‌کرد، به یاری مستضعفان شتافت تا از تبعیض‌ها بکاهد و حق مظلومان را از ظالمان بستاند و به وضع آن کشور سروسامان بخشد.(رجوع کنید: تفسیر نمونه‌، همان‌، ج 10، ص 5.)
ج‌) خدمت رسانی حضرت موسی‌به دختران حضرت شعیب‌; قرآن می‌فرماید: "فَسَقی‌َ لَهُما ثُم‌َّ تَوَلّی‌َ اِلَی الظِّـل‌ِّ; (قصص‌، 24) موسی برای (گوسفندان‌ِ) آن دو زن‌، آب کشید، سپس رو به سایه آورد." که و به وسیله این خدمت‌، فصل تازه‌ای در زندگانی حضرت موسی‌گشوده شد.
د) قرآن کریم‌، یکی از اهداف مهم نهضت انبیأ را برقراری و بسط عدالت اجتماعی در میان مردم ذکر کرده ]حدید،25[ و یکی از وظایف آنان را رفع اختلاف و قضاوت و داوری بین مردم‌، بیان می‌دارد; می‌فرماید: "خداوند، پیامبران را برانگیخت‌، تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی‌، که به سوی حق دعوت می‌کرد را، با آنان نازل نمود تا در میان مردم‌، در آن چه اختلاف داشتند داوری کند." (بقره‌، 213) و یکی از دستورهایش به حضرت داوود این است‌: "ای داوود! ما تو را خلیفه ]و نماینده خود[ در زمین قرار دادیم‌، پس در میان مردم به حق داوری کن‌." (ص‌،26) بنابر این‌، یکی از راه‌های خدمت رسانی به مردم‌، خدمت قضائی است‌.(ر. ک‌: تفسیر موضوعی پیام قرآن‌، همان‌، ج 7، ص 31 / تفسیر نمونه‌، همان‌، ج 19، ص 261.)
"
û ) در قرآن‌، از خدمات "ذوالقرنین‌" نیز سخن به میان آمده ـ هر چند او از انبیأ الهی نیست ـ در بخشی از آیات به ظلم ستیزی او اشاره شد و در بخش دیگر به بیان سدسازی او در برابر هجوم قوم یأجوج و مأجوج می‌پردازد و می‌فرماید: "(ذوالقرنین گفت‌:) قطعات بزرگ آهن را برای من بیاورید (و آن‌ها را به روی هم چیند) تا کاملاً میان دو کوه را پوشانید، سپس‌، گفت‌: (آتش در اطراف آن بیافروزید و) در آتش بدمید. (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، گفت (اکنون‌) مس ذوب شده برای من بیاورید تا به روی آن بریزم‌." (کهف‌، 96)(رجوع کنید به‌: تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 12، ص 523 ـ 552، دارالکتب الاسلامیة‌.)
4. در آیاتی از قرآن کریم‌، خداوند انسان‌ها را تشویق به کار و تلاش فرموده است و بدیهی است که خدمت به مردم در ضمن کار و تلاش است‌; می‌فرماید: "او کسی است که دریا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن‌، گوشت تازه بخورید و زیوری برای پوشیدن (مانند مروارید) از آن استخراج کنید و کشتی‌ها را می‌بینی که سینه دریا را می‌شکافند تا شما (به تجارت پردازید و) از فضل خدا بهره گیرید، شاید شکر نعمت‌های او را به جای آورید. (نحل‌، 14)(ر. ک‌: (فاطر، 12); (اسرأ، 12); (قصص‌، 73).) قرآن کریم‌، تلاش برای معاش و خدمت به مردم را همردیف جهاد در راه خدا بیان می‌کند; می‌فرماید: "گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی (و کسب روزی و خدمت به مردم‌) به سفر می‌روند و گروهی دیگر در راه خدا جهاد می‌کنند..." (مزمل‌، 20) و این اهمیت اسلام به این موضوع را نشان می‌دهد.(ر. ک‌: تفسیر نمونه‌، همان‌، ج 25، ص 200 و ج 9، ص 21.)
در سیرة انبیأ و اولیأ خداوند، می‌خوانیم که آنان با کار و تلاش خویش و ارائه خدمتی به مردم‌، ارتزاق می‌کردند; مثلاً در حدیثی از امام علی‌می‌خوانیم که‌: "حضرت داوود7 با دست خویش‌، از برگ خرما بوریا می‌بافت و به همنشینانش می‌گفت‌: کدام یک از شما برای فروش آن‌، مرا یاری می‌کند؟ و آن گاه‌، از بهای آن‌، قرص نان جو می‌خورد."(نهج البلاغه‌، خطبة 160.) و یا حضرت ادریس‌و یا لقمان دو زندگی می‌کردند.(رجوع کنید به‌: توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث‌، محمد محمدی ری‌شهری‌، ترجمه سیدابوالقاسم حسینی (ژرقا)، ج 1، ص 182 ـ 250، دارالحدیث‌.)
افزون بر این‌، در روایات اهل بیت‌: سفارش اکیدی نسبت به بجاآوردن درخواست برادران ایمانی شده‌، به طوری که یکی از مهم‌ترین حقوق برادری‌، در پی حوایج و خدمت به مردم شمرده شده است‌. که پرداختن به آن خارج از این پاسخ نامه می‌باشد. فقط به روایتی از "جمیل‌" بسنده می‌کنیم که از امام صادق‌نقل می‌کند: "مؤمنان خدمت کار یکدیگرند، (جمیل گوید:) عرض کردم‌: چگونه خدمتکار یکدیگرند؟ فرمود: به یکدیگر سود می‌رسانند."( اصول کافی‌، ثقة‌الاسلام کلینی ـ رحمه الله ـ ج 2، ص 167، ح 9، دارالتعارف‌/ رجوع کنید: میزان الحکمة‌، محمدمحمدی ری‌شهری‌، ترجمه جمید رضا شیخی‌، ج 3، ص 1377، دارالحدیث‌/ الف حدیث فی المؤمن‌، شیخ هادی نجفی‌، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‌/ مستدرک الوسایل‌، محدث نوری ـ رحمه الله ـ، ج 9، ص 50، نشر مؤسسه آل البیت‌.)
5. پیامدهای دنیوی و اخروی خدمت به مردم‌: از آن جا که زندگی بشر، به طور اجتماعی است و با توجه به مختلف بودن استعداد و توان و ذوق هر فرد اجتماع در زمینه‌های مختلف‌، ناگزیر از تعامل صحیح افراد یک جامعه با هم هستیم و این همان در خدمت یک‌دیگر بودن و تعاون داشتن در زمینه‌های مختلف را می‌طلبد. قرآن کریم در این مورد می‌فرماید: "نَحن‌ُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحَیوَة‌ِ الدُّنیا ورَفَعنا بَعضَهُم فَوق‌َ بَعض‌ٍ دَرَجـَت‌ٍ لِیَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضـًا سُخریـًّا; (زخرف‌، 32)، معیشت آن‌ها را در زندگی دنیا، در میان آن‌ها تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را مسخّر کرده (و با هم تعاون و خدمت نمایند)."
در مورد پیامدهای دنیوی خدمت رسانی به مردم‌، می‌توان گفت‌: از برخی آیات قرآن کریم چنین استفاده می‌شود که خداوند برای مردم آرامش‌، امنیت‌، رفاه را در این دنیا می‌خواهد، تا در سایه آن‌ها به عبادت و بندگی خداوند بپردازد و از همین روست که آسمان‌ها و زمین را مسخّر انسان قرار می‌دهد.
خدمات مالی به انسان‌ها، کمترین پیامدش در این دنیا، رفع نیاز مندی مستمندان و درماندگان است‌، افزون بر این که یک حالت قرب معنوی را در همین دنیا، برای خادمین آن به دنبال دارد. و همچنین است در مورد خدمات فرهنگی که سعادت دنیوی را به همراه داشته و یک نوع آرامش روحی و روانی به انسان‌ها عطأ می‌کند.
پیامدهای اخروی آن‌، با توجه به آیات و روایات‌، بهشت جاویدان است (البته اگر برای خدا باشد) و تمام ثواب‌های مطرح شده برای انفاق و قرض الحسنة و صدقه و جهاد در راه نجات مستضعفان و... را می‌توان به عنوان پیامدهای اخروی بیان داشت‌.
در روایتی از رسول اکرم‌آمده است‌: "هر مسلمانی که گروهی از مسلمانان را خدمت کند، خداوند به تعداد آنان در بهشت به او خدمتکار دهد."(اصول کافی‌، همان‌، ج 2، ص 207، ح 1.)
خلاصه‌: از منظر آیات و احادیث اهل بیت‌: دسته‌ای دلالت بر تشویق و ترغیب مردم به کار و تلاش و خدمت گزاری می‌کند، حتی اگر ارائه آن خدمت برای گذران زندگی باشد، به طوری که پیامبر اکرم‌دست سعد انصاری را ـ که در اثر ریسمان و بیل رشته رشته شده بود ـ می‌بوسند.
برخی از روایات‌، بیان‌گر پاداش‌های اخروی‌ِ خدمت گزاری است که به آن اشاره شد.
بعضی دیگر از احادیث‌، به پاره‌ای از راه‌های خدمت‌گزاری اشاره دارد، مثلاً امام علی‌در بیان وضع زندگی مردم‌، در روزگار پیشوایی خودشان می‌فرمایند: "در کوفه کسی نمانده جز آن که از نعمت برخوردار بوده و زندگی آسوده‌ای دارد; فرومایه‌ترین مردم‌، نان گندم می‌خورد، زیر سایبانی مَسکن دارد و از آب گوارای فرات می‌نوشد.(توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث‌، همان‌، ج 1، ص 430، ح 773.)
و در نامة مشهورشان به مالک اشتر، آن گاه که وی را به گارگزاری مصر می‌گمارند; می‌فرماید: "باید بیش از آن که به گردآوری خراج (و مالیات‌) بیندیشی‌، در اندیشه عمران و آبادسازی زمین باشی‌; زیرا خراج گرد نیاید مگر به آبادانی‌(نهج البلاغه‌، سیدرضی ـ رحمه الله ـ کتاب 53.)
و روایات فراوانی که حکایت از برآوردن نیاز مردم و محتاجان دارد; امام علی‌در نامه‌ای به یکی از کارگزاران خویش چنین آورده‌اند: "پس از دل و جان با مردم انصاف ورزید و برای برآوردن نیازهایشان شکیبا باشید، که همانا شما خزانه داران‌ِ مردم‌، وکیلان أمت و سفیران پیشوایان هستید و... ."(نهج البلاغه‌، کتاب 51، رجوع کنید: میزان الحکمه‌، همان‌، ج 3، ص 1316 ـ 1327.)



  • کلمات کلیدی :
  •  ●خدمترسانی معیاری برای ارزیابیجمعه 87 بهمن 25 - ساعت 8:30 عصر

    نویسنده: فریبا توکلی

    خدمت‌رسانی معیاری برای ارزیابی
    خدمت رسانی به مردم، معیارهایی برای ارزیابی انسانها است.
    1-
    خدمت رسانی ملاک شناسایی زمامداران بر حق: فضل به سکن از امام صادق (ع) نقل می کند که امیرالمومنین فرمودند: ”خداوند را به وسیله خود او و رسول خدا را با مقام رسالتش بشاسید و اولی المر را به واسطه کارهای پسندیده و عدالت پیشگی و خدمتگزاری به مردم شناسایی کنید.”
    2-
    فریادرسی به مردم، ملاک مسلمانی: فریادرسی و پاسخ به استغاثه مسلمانان و خدمت‌رسانی به حدی بار مسئولیت را بر دوش انسان سنگین می‌سازد، اهمیت دارد که ملاک مسلمانی قرار گرفته و بی تفاوتی نسبت به آن، انسان را از زمره مسلمانان خارج می کند. چنانکه در حدیث پیامبر اکرم (ص) آمده است که فرمود: فردی که بشنود کسی مسلمانان را یاری می‌طلبد و پاسخش ندهد مسلمان نیست.
    در جایی دیگر آمده است: خداوند در روی زمین بندگانی دارد که فریادرس مردم هستند و آنها در روز قیامت درامانند.

    3-
    خدمت رسانی، عبادتی بزرگ: حسن نیکوکاری و خدمت به مردم از مسائل مهم در اخلاق بوده است، به خصوص خدمت به مومنان و صالحان که پس از فرایض دینی، بالاترین وسیله تقرب به خداست و گاه شاید مقدم بر فرایض فردی.
    اولیای خدا، همواره در خدمت مردم بودند آنها در رفع نیازهای مردم، با قصد قربت اقدام می کردند و به دیگران نیز توصیه می کردند در باب اهتمام به امور مسلمانان و خیرخواهی و خدمت‌رسانی به آنان در اصول کافی حدیث نقل شده است از جمله اینکه قرآن می فرماید:
    آنچه به سود مردم باشد، پایدار و جاوید خواهد بود و آنچه سودمند نباشد، مانند کف روی آب، به زودی از بین می‌رود.
    و از پیامبر اکرم (ص) نقل است که فرموده‌اند: ای رفاعه، کسی که به خدا ایمان آورده، هرگاه برادر مومن او برای رفع حاجتی نزد وی بیاید، باید با چهره باز با او برخورد کند و اگر می تواند، خودش به سرعت برای رفع حاجت او اقدام کند و اگر نه نزد دیگران برود تا حاجت او را برآورند، در غیر اینصورت رابطه ای بین ما و او نیست.



  • کلمات کلیدی :
  •  ●خدمترسانی در آموزههای دینیجمعه 87 بهمن 25 - ساعت 8:29 عصر

    نویسنده: فریبا توکلی

    خدمت‌رسانی در آموزه‌های دینی
    1- در حکمت خلقت: سابقه خدمت‌رسانی را می توان حتی قبل از آفرینش بشر در حکمت خدای کریم جستجو کرد. زیرا خداوند ابتدا آسمان و زمین و آب و خاک را آفرید و شرایط زیست انسان را در کره خاک فراهم کرد و سپس انسان را آفرید و همه آنچه در آسمان و زمین است را به خدمت او گمارد: آیا ندیدید خداوند آنچه در آسمانها و زمین است مسخر شما کرده است و نعمت‌های آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟ ...
    مفهوم واقعی تسخیر موجودات برای انسان این است که در خدمت منافع او باشد و به نفع او کار کند و به او امکان بهره گیری دهند، به همین جهت شب و روز، خورشید و ماه و ستارگان هر یک به نوعی در زندگی انسان اثر دارند و مورد بهره‌برداری او قرار گرفته و در تسخیر انسانند. این تعبیر ارزشمند خدای سبحان یعنی مسخر بودن موجودات و کاینات برای انسان و به فرمان خداوند، نشانگر شخصیت والای انسان است که او را به مقام خلیفه الهی رسانده و نعمت‌های الهی را به خاطر او آورده تا حس قدردانی او را برانگیخته و وی را به خداوند نزدیک تر کند.
    2- در کلام و مرام انبیا و اولیای الهی: انبیاء و اولیای الهی همواره سعی داشتند به انسان‌ها خدمت کنند و آنان را از غفلت و غوطه‌وری در امیال نفسانی نجات داده و از خاک به افلاک برسانند.
    رسول گرامی اسلام که ممتازترین الگوی نیکو برای مردم هستند
    در جهت خدمت رسانی به مردم آنچنان پرتحرک و پرجنب و جوش بودند که برای هدایت مردم تلاش می کردند و از فرط غصه و دلسوزی برای آنان، جان خود را به خطر می انداخت.
    ائمه معصومین (س) فلسفه پذیرش مسئولیت را، خدمت‌رسانی به محرومان و مبارزه با ستمگران برشمرده‌اند. چنانچه امیرالمومنان علی (ع) می فرمایند ”آگاه باشید، قسم به آن کسی که دانه را در دل خاک شکافت و روح آدمیان را آفرید، اگر حضور این جمعیت برای بیعت و
    تمام شدن حجت مبنی بر نیاز به یاور نبود و اگر نبود آن عهدی که خداوند از علما گرفته که بر سیری بی اندازه ستمگر و گرسنگی بی حد ستمدیده، صبر نکنند، مسلماَ ریسمان خلافیت و حکومت را بر گردنش (معاویه) می‌انداختم و با جام نخستین آن آخورش را سیراب می ساختم تا دریابید که این دنیای شما نزد من از آب بینی بزی، هم پست‌تر است.” (نهج البلاغه،‌ خطبه 3، ص 50)
    بر همین اساس آن حضرت به کارگزاران خویش با قاطعیت گوشزد می‌کند که منصب دولتی را برای خود غنیمتی ندانند که با استفاده از آن به بهبود زندگی خود و نزدیکان بیندیشند، بلکه آن را امانتی بدانند که پیش از فرا رسیدن مرگ یا پایان مسئولیت، همه تلاش خود را در جهت خدمت رسانی به مردم به کار برده و هیچگاه در امانت خیانت نکنند و آن را به صاحبش برگردانند. امام بزرگوار حضرت علی (ع) به اشعث بن قیس، استاندار خود در آذربایجان می‌نویسد: ”به یقین منصب و حکومت برایت طعمه‌ای خوردنی نیست، بلکه بر گردن تو امانت است.”
    3- در کلام امام خمینی (ره): امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز در این ارتباط فرموده اند: ”اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از آن است که بگویند رهبر، رهبر مطرح نیست،‌ خدمتگزاری مطرح است، اسلام ما را موظف کرده است که خدمت کنیم.”
    تاکید واژگانی
    در قرآن، این کلام موزون الهی، از شیوه های مختلفی جهت تاکید و تکیه بر موضوعات و موازین مهم بهره گرفته شده است. یکی از این شیوه هاتکرار و تنوع” موضوع مورد اهمیت است.
    بر این اساس در اهمیت خدمت‌رسانی به مردم نیز خدای سبحان در جای جای قرآن کریم، انسان را به دستگیری، گره گشایی و خدمت‌رسانی به دیگران توصیه کرده است. ازجمله واژه‌هایی که در قرآن کریم مشوق خدمت رسانی است می توان به احسان، اکرام، انفاق،‌ انعام، ایثار، ایناء، باقیات الصالحات، تعاون، صدقه، رحمت، عطیه،
    فضل، فعل خیرات، قرض، قربان، سابقه در خیرات و … اشاره کرد.
    به عنوان مثال واژه ی احسان در سوره قصص، آیه 77 اینگونه آمده است:
    به مردم نیکی کن، چنانچه خداوند به تو نیکی کرده است،
    قرآن به طور مکرر تاکید می کند که ”ای بندگان خدا عمل صالح کنید و کار خیر انجام دهید.” زیرا نیکی کننده نتیجه کار نیکش را می بیند و در جایی دیگر می‌فرمایند: ”نیکی کردن تنها روی خود را به سوی مشرق و مغرب گردانیدن نیست، بلکه نیکوکاری آن است که به خداوند، روز قیامت، فرشتگان و کتاب پیغمبر ایمان آورده و مال خود را با کمال اخلاص و از روی حس نوعدوستی به خویشاوندان و یتیمان و در راه ماندگان و سائلان و مستمندان ببخشاید. و در راه آزادی بردگان خرج کند و نماز بر پای دارد و زکات مال خود بدهد.” (بقره / 177)
    همچنین در همان سوره آیه (237) می‌فرماید: فضل و احسان را نسبت به یکدیگر فراموش نکنید. خدای رحمان بندگان خود را مکرراَ امر به عدل و نیکی می کند و می فرماید: ”همانا خداوند خلق را فرمان به عدل و احسان می دهد و به بذل و بخشش بر خویشاوندان امر می کند. (سوره نحل 90)” و مکرراَ وعده می‌کند که کسی که از دیگران دستگیری کند خداوند مشکلات او را حل می کند: ”اما هر کس بخشش کرد و پرهیزگار شد و به نیکویی تصدیق کرد. ما هم کار او را سهل و آسان می‌گردانیم.” (سوره لیل/ 705)
    آیات بیشماری در این خصوص نازل شده که همه بر حسن رفتار و حسن اخلاق و خدمت به مردم تکیه و تاکید دارند و در همگی پاداش خیر هر دو دنیا را برای انسان نیکوکار پاداش قرار داده‌اند.




  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: فریبا توکلی

    2-21- صداقت
    صداقت در مدیر از بهترین عوامل موفقیت در کار و حافظ آبرو و برآورندة وجاهت اجتماعی است
    . چنانچه مدیر در محیط کار و صحنه‌های اجتماعی از صداقت لازم برخوردار باشد موفقیت او حتمی است و در غیر اینصورت حتی اگر فرضاً در ابتدای کار و با اغفال دیگران رسوا نگردد، اما سرانجام روزی با دریده شدن پرده‌ها، دروغگویی او آشکار می‌گردد. به غیر از صداقت روش دیگری نمی‌تواند ضامن موفقیت باشد و یک مدیر باید اهل صدق باشد. امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر به او می‌فرماید که با اهل صدق بپیوندد و مسئولیت‌های کلیدی را به آنان بدهد (قوچانی، 1374، ص 134).

    همچنین آن حضرت فرموده‌اند
    : «پیشوای قوم باید با مردم خود به راستی سخن گوید».
    2-22- اعتماد به نفس

    اعتماد به نفس با غرور تفاوت بسیاری دارد. افراد مغرور، خیلی کم به حرف دیگران گوش می‌دهند. زیرا غرور باعث جدایی است. امام علی(ع) گرچه در نهج‌البلاغه و دیگر کلمات ارزشمند خود، خودپسندی و غرور را مورد نکوهش قرار می‌دهد و می‌فرماید پرهیز از غرور زدگی و خودپسندی یکی از ملاک‌های ارزشی در روابط اجتماعی است، اما افتخار کردن به خویشاوندان خوب و ارزش‌های اخلاقی خویش را که در جهت مثبت به کار گرفته شود مورد تأیید قرار داده‌اند. حضرت در نامه 28 در پاسخ به ادعاهای دشمن به برخی از افتخارات خویش اشاره می‌کند و آنها را با افتخار یادآوری می‌نمایند (خسروی،
    1378، صص 133-136).

    2-23- مشورت کردن

    مشورت در ادارة امور و پرهیز از خود رأیی از مؤکّدترین کارها در راه و رسم مدیریتی امیرمؤمنان است. آن حضرت همچون رسول خدا(ص) با وجود برخورداری از مقام عصمت و طهارت و با آنکه از نظر علم و دانش، عقل و خردمندی و تدبیر و سیاستمداری در مرتبه‌ای قرار داشت که او را از آراء و نظرات دیگران بی‌نیاز می‌ساخت اما پیوسته مشورت می‌کرد و به کارگزاران خود می‌آموخت که چنین کنند. امیرالمومنین علی(ع) در نامه 40 نهج‌البلاغه که به سران سپاه خود نوشته است، فرموده است: «آگاه باشید حق شما بر من اینست که جز اسرار جنگی، هیچ سرّی را از شما پنهان نسازم و در اموری که پیش می‌آید، جز حکم الهی، بدون مشورت شما کاری انجام ندهم
    ».
    امیرمؤمنان(ع) هیچ حامی و پشتیبانی را در ادارة امور چون مشورت نمی‌دانست و در این باره فرموده است
    :
    «هیچ پشتیبان استوارتر از مشورت کردن نیست» (نهج‌البلاغه: نامه 53)

    «هیچ خردمندی از مشورت بی نیاز نمی شود» (نهج‌البلاغه: نامه 53)

    «سزاوار است که خردمند رأی خردمندان را به رأی خود و دانش و آگاهی دانشمندان را به دانش خویش بیفزاید» (نهج‌البلاغه: حکمت 347).

    برای مشورت در هر امر، باید از مشاورانی مناسب و صاحب اهلیت بهره گرفت و از هر کس نمی‌توان رأی خواست. به طور کلی مدیر باید با کسانی مشورت کند که متصّف به خدا ترسی، پروا پیشگی، راز داری و شجاعت باشند و از خردی نیکو و تجربه‌ای پربار برخوردار باشند و با اشخاص ترسو، حریص، دروغگو، جاهل، احمق و کسانی که زمام احساسات خویش را در دست ندارند، نباید مشورت کرد. امیرالمؤمنین(ع) در عهدنامة مالک اشتر به او چنین نوشته است: «بخیل را در مشورت خود دخالت مده زیرا که تو را از احسان منصرف می‌کند و از نیازمندی می‌ترساند و نیز با اشخاص ترسو مشورت مکن زیرا در کارها روحیه‌ات را تضعیف می‌کنند. همچنین حریص را به مشاورت نگیر که با ستمگری، حرص را در نظرت زینت می‌دهد. پس همانا بخل و ترس و حرص، غرایز و تمایلات مختلفی‌اند که از بدگمانی به خدا سرچشمه می‌گیرند». در سفارش‌های امیرمؤمنان علی(ع) بهترین مشاوران اشخاص امین و مجّرب، خردمند و دوراندیش معرفی شده‌اند (دلشاد تهرانی، 1377، صص
    247-251).
    2-24- احتیاط و دقت در قضاوت

    زمامدار باید تا وقتی مطلب کاملاً برای او روشن نشده است، قضاوت و پیشداوری نکند و در مواردی که امر بر او مشتبه می‌باشد باید احتیاط نماید و حکم صادر ننماید. حضرت علی(ع) در نامه 53 خطاب به مالک اشتر چنین فرموده است: «سپس کسی را برای قضاوت بین مردم برگزین که از همه در شبهات با احتیاط‌تر عمل نماید». همچنین در همان نامه، آن حضرت فرموده‌اند: «و از آنچه که در نظرت روشن نیست، کناره گیر
    ».



  • کلمات کلیدی :
  •  ●حضرت علی(ع) در نامة 53 خطاب به مالک اشتردوشنبه 87 بهمن 21 - ساعت 8:41 عصر

    نویسنده: فریبا توکلی

     

    حضرت علی(ع) در نامة 53 خطاب به مالک اشتر می‌فرمایند: «بپرهیزید از خودپسندی و از شگفتی در خویش و دربارة صفتی از اوصاف خود که خوشایند توست. و بپرهیز از این که دلبسته آن باشی که در ستایش تو از اندازه بگذرند همانا که بهترین فرصت شیطان در این احوال است تا نیکوکاری نیکوکاران را بر باد دهد». همچنین آن حضرت در جای دیگری از همان نامه فرموده‌اند: « و باید کسانی نزد تو برگزیده‌تر باشند که بیش از همه در روی تو سخن تلخ بر زبان آورند و ترا در آنچه خدای بر دوستان خود نپسندد، کمتر یاری کنند. به اهل پرهیز و راستی پیوند و آنگاه آنان را چنان پرور که در ستایش تو از اندازه نگذرند و به باطل ترا در کاری بزرگ که به تو نسبت دهند و تو آن کار را نکرده باشی، دلشاد نسازند، چه زیاده‌روی در ستایش، در دل خود بینی پرورد و آدمی را به تکّبر در آورد».
    2-14- خوش‌بینی نسبت به دیگران

    خوش‌بینی نسبت به مردم باعث می‌شود تا مدیران با مهر و سعه صدر بیشتر با مردم رفتار نمایند و سخت‌گیری بی‌مورد ننماید. امام علی(ع) در نامه 53 به جناب مالک اشتر می‌فرماید: «هیچ عاملی بهتر و قوی‌تر از نیکی به رعیت و سبک ساختن هزینه‌های آنان و ترک تحمیل بر دوش آنان نیست پس باید در این باب کار کنی که خوش‌بینی به رعیت را بدست آوری». سپس در ادامه می‌فرماید: «زیرا خوش‌بینی رنج بسیار را از تو دور می‌سازد» چنانچه انسان خوش‌بین به دیگران باشد همیشه اعصاب و افکار او در آسایش و راحتی است به خلاف اینکه اگر نسبت به دیگران بدبین و بدگمان باشد مرتب افکار او در اطراف نکات منفی و غیر صحیح دور می‌زند و مرتب در حالت جنگ درونی و گرفتار مسائل روانی و ناراحتی اعصاب خواهد بود. امام علی(ع) فرموده است: «به آنان که بیشتر احسان کردی بیشتر خوش‌بین باش، و به آنان که بدرفتاری کردی بدگمان‌تر باش
    » (قوچانی، 1374، صص 200-201).
    2-15- عیب‌پوشی و پرهیز از عیب جویی

    امام علی( ع) در نامه به مالک اشتر می‌فرمایند: «و باید که دورترین افراد رعیت از تو و دشمن‌ترین آنان در نزد تو، کسی باشد که بیش از دیگران عیبجوی مردم است. زیرا در مردم عیب‌هایی است و والی از هر کس دیگر به پوشیدن آنها سزاوارتر است. از عیب‌های مردم آنچه از نظرت پنهان است، مخواه که آشکار شود، زیرا آنچه بر عهده توست، پاکیزه ساختن چیزهایی است که بر تو آشکار است و خداست که بر آنچه از نظرت پوشیده است، داوری کند. تا توانی عیب‌های دیگران را بپوشان، تا خداوند عیب‌های تو را که خواهی از رعیت مستور بماند، بپوشاند. و از مردم گره هر کینه‌ای را بگشای و از دل بیرون کن و رشته هر عداوت را بگسل و خود را از آنچه از تو پوشیده داشته‏اند، به تغافل زن و گفته سخن‌چین را تصدیق
    ».

    2-16- ارتباط مستقیم با کارکنان

    هر گاه مدیر بخشی از وقت خود را به ملاقات و ارتباط مستقیم با کارکنان اختصاص دهد متضمن دو فایدة بزرگ است
    :

    الف) مدیر از این طریق می‌تواند از نیازها و مشکلات و گرفتاری‌های کارکنان خود آگاه شود و برای حل آنها در حد توان اقدام کند و بدین وسیله انگیزه و روحیة کارکنان را برای تلاش و کوشش بیشتر تقویت کند
    .

    ب) علاوه بر آشنایی با مشکلات کارکنان، مدیر می‌تواند بدین وسیله از مشکلات سازمان نیز آگاهی یافته و با اقدام برای حل و فصل آنها، موفقیت و پیشرفت سازمان را تضمین نماید
    .

    امام علی(ع) به مالک اشتر دستور می‌دهند که با مردم ارتباط مستقیم داشته باشد و از نزدیک به حرف‌ها و نقطه نظرات آنها گوش سپارد و از فاصله گرفتن از آنها بپرهیزد: «مبادا به مدت طولانی خود را از مردم دور نگه داری
    » (خدمتی، 1381، صص 38-39).
    2-17- پرهیز از غرور و تکبر

    نوعاً بشر بر اثر غفلت از حقیقت به مجرد رسیدن به پست و مقام گرفتار غرور و خود‌بینی و تکبر می‌شود و این گرفتاری بر اثر اینست که آن فرد برای خود فی نفسه ارزشی نمی‌پنداشته و تمام ارزش را به انسان صاحب مقام می‌دهد و حال آن که آنچه را که دارای حقیقت می‌باشد، انسان است و پست‌ها و مسئولیت‌ها تماماً اعتباری است و چه بسا مسئولیت‌ها بوسیله انسان‌های با فضیلت و باکمال باارزش و پربها می‌شوند و انسان‌های آگاه آن افرادی هستند که خود را اسیر پست و مقام نمی‌کنند بلکه میز و پست را تابع خود می‌دانند و هر مسئولیتی که به آنان داده شود از گرفتار شدن به غرور و تکبر دور هستند و از همین جهت است که اسلام با نغمه‌های مختلف انسان‌ها را از ریاست طلبی بر حذر داشته زیرا که بسیار اندکند کسانیکه بتوانند بر نفس خود فائق آیند
    . امیرالمؤمنین(ع) در دو فراز از فرمان تاریخی خود به مالک اشتر، او را از غرور می‌هراساند و به وی هشدار می‌دهد و روش پرهیز از غرور را به او تعلیم می‌فرماید: «چنانچه بر اثر پست و مقام که به تو داده شده است در تو تکبر بوجود آید و در خود احساس خود‌بینی نمایی، فوراً بیاد بیاور عظمت ملک خداوندی را که فوق تو است و به قدرت و سلطه خداوند و ضعف خود توجه داشته باش، این توجه و نگرش است که سرکشی و تمرد را از تو می‌گیرد و تندی تو را فرو می‌نشاند و آن عقل را که از مغزت بیرون رفته بود به تو باز می‌گرداند. پرهیز کن از برابری با عظمت خداوند متعال و از همانند بینی خود با او در جبروت ربوبی زیرا خداوند متعال هر جباری را ذلیل و هر متکبری را پست و خوار می‌سازد». همچنین در همین نامه می‌فرماید: «به پرهیز از خود پسندی و بالیدن به خود و از تکیه به چیزی که تو را به خود پسندی وا دارد و از اینکه دوست بداری مردم تو را بسیار بستایند زیرا این صفات پلید از مهمترین دام‌های شیطان است تا نیکی نیکوکاران را در آن محو سازد» (قوچانی، 1374، صص 160-161).
    2-18- گذشت و پوزش پذیری

    یکی از صفات پسندیده و مثبت مدیران شایسته آن است که چنانچه فردی نزد او به عذر خواهی آمد، عذر او را بپذیرد و در مقام اصرار بر تخلفش بر نیاید که این روش اثری نیکو در جذب نیروها و وفاء بیشتر آنان نسبت به نظام و سازمان خواهد داشت. حضرت علی(ع) در عهدنامة مالک اشتر به او توصیه نموده‌اند که افرادی را برای کارهای کلیدی و مهم انتخاب کن که هنگام معذرت خواهی از وی با سینه باز و بزرگواری عذر طرف را بپذیرد. همچنین در جای دیگر از همین عهدنامه فرموده‌اند که با افراد باگذشت بپیوند و آنها را به عنوان کارگزار انتخاب نما: ?ثُمَّ إلصَق بِذَوِی
    السَّماحَه? (قوچانی، 1374، صص 137-138).
    2-19- وفای به عهد

    یکی از عوامل تضعیف کننده ارتباط و پیوند بین کارکنان و مدیر تأمین نشدن وعده‌هایی است که مدیر می‌دهد. همچنین در روابط با سایر نهادها و سازمان‌ها وفای به عهد اصلی خدشه ناپذیر می‌باشد و باعث جلب اعتماد می‌گردد. حضرت علی(ع) در خطبه 41 نهج‌البلاغه فرموده‌اند: «ای مردم، وفا همراه راستی است، که سپری محکمتر و نگهدارنده‌تر از آن سراغ ندارم، آن کس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد خیانت و نیرنگ ندارد
    ».
    2-20- جاذبه و دافعه

    مدیر یا رهبر باید بتواند افراد زیادی را جذب کند و در هنگام لزوم افرادی را از گرد خود و از سازمان طرد نماید. آنچه مسلم است، قوه جاذبه مدیر باید از نیروی دافعه او بیشتر باشد. کسانی که به دلایل مختلف مثل سردی و تندی رفتار، عدم سازش و ناتوانی مهار احساسات خود، باعث دلسردی و پراکندگی انسان‌ها می‌شوند، مدیران و رهبران خوبی نیستند در حالی که جذب افراد باید با سهولت بیشتر انجام گیرد و نباید افراد را به سادگی از دست داد. حضرت علی(ع
    ) می‌فرمایند: «عاجز‌ترین فرد کسی است که در یافتن دوست، ناتوان باشد و از او ناتوان‌تر کسی است که دوستان به دست آورده را از دست بدهد».

    از سوی دیگر مدیر باید دافعه داشته باشد زیرا که مظاهر شرک و نفاق و فسق و گناه را باید از اطراف خود و محیط کار و کلاً از جامعه طرد نماید. اگر شخص مسئول با عناصر یاد شده همنشین و هم کاسه باشد آنچنان در آنها حل می‌شود که دیگر قدرت موضعگیری نخواهد داشت. طبیعی است که سازشکاری با همة گروه‌ها موجب می‌شود که رابطة دوستان واقعی با انسان ضعیف شود و دشمنان دوست نما هم جهت سودجویی و دست‌یابی به مقاصد پلید خود، انسان را همراهی نمایند و هنگامی‌که احساس کنند دیگر به آنها فایده‌ای نمی‌رسد یا در معرض خطر قرار گرفته‌اند بلافاصله انسان را رها می‌کنند و به سراغ دیگری می‌روند. امیرالمؤمنین(ع) در نامه به مالک اشتر می‌نویسد: «باید دورترین و مبغوض‌ترین آنها نزد تو کسانی باشند که زشتی‌های مردم را جستجو می‌کنند». در این سخن حضرت یک معیار برای رفع و حذف نیروها بیان می‌کنند و بر لزوم دافعه داشتن مدیر تأکید می‌نمایند (احمدخانی، 1379، صص134-138
    ).



  • کلمات کلیدی :
  •    1   2      >
     ●لیست کل یادداشت های این وبلاگ
     

    چهارشنبه 103 اردیبهشت 5

    برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
    اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
    رایانه‌ی شما می‌باشد.
     

    d خانه c

     RSS 
     Atom 

    d شناسنامه c

    d ایمیل c

    کل بازدیدها:38245
    بازدید امروز:0
    بازدید دیروز:1


    درباره خودم
    بسم الله الرحمن الرحیم
    مشهور است که حضرت موسی (ع) از خداوند متعال پرسید اگر جای خلق می بودی چه می کردی؟ خدای مهربان گفت: خدمت به خلق

    لوگوی وبلاگ


    نوشته‌های قبلی

    اشتراک در خبرنامه

      با ارسال فرم فوق می‌توانید از به‌روز شدن وبلاگ با‌خبر شوید.


    type=text/javascript>

    BAHAR 20.COM

    خدمات وبلاگ نویسان

    موس